آقای پیتر برگمان به پشتوانه ربع قرن تجربه خود، الگویی از رهبران موفق و بزرگ درمجله کسب و کار هاروارد (HBR) با چهار ویژگی بارز ترسیم نموده است که آن را آمیزه ی رهبری می نامیم.

مقدمه

آقای برایان تریسی سخنران انگیزشی و نویسنده ی نام آشنا در وبلاگ خود 7 ویژگی را برای مدیران خوب ذکر می کند که کمی زیادی و غیر مرتبط به نظر می رسند. به دنبال جست و جو برای یافتن ویژگی های خاص مدیران عالی با آقای پیتر برگمان، مدیرعامل موسسه برگمان پارتنرز، نویسنده  کتاب های پرفروش 18 دقیقه و رهبری با شجاعت احساسی و سایر موضوعات در زمینه توسعه مهارتهای مدیریتی آشنا شدیم که در مجله کسب و کار هاروارد (HBR) از چهار ویژگی رهبران موفق و بزرگ نام برده است. از آنجا که همه ی این خصایص با حرف C شروع می شوند، به سبک و سیاق متون بازاریابی، این چهار ویژگی (4C) را آمیزه ی رهبری می نامیم.

آغاز داستان

براد (Brad) که نام واقعی او را به دلیل رعایت حریم خصوصی تغییر داده ام، مدیرعامل یک شرکت خدمات مالی است که اخیرا درگیر اتخاذ یک  تصمیم سخت شده بود. او می خواست مدیر ارشد فروش خود را که مرد خوبی بود اما وظایف سازمانی خود را به خوبی انجام نمی داد ، اخراج کند. اما پس از سه ماه ، مدیر مذکور همچنان مشغول به کار بود. وقتی از او دلیل این کار را پرسیدم ، گفت: من یک جادوگر هستم!

براد قطعاً یک جادوگر نیست. او یک انسان عادی ، دقیقاً مثل من و شماست. براد در تلاش است یک تصمیم مهم و استراتژیک بگیرد. دقیقاً مثل من و شما  که بعضی اوقات در موقعیت های مشابهی قرار می گیریم.

انتظارات رهبری

مهم نیست سن ، نقش، موقعیت، عنوان شغلی، حرفه یا وضعیت کاری شما چگونه باشد. به عنوان یک مدیر باید وظایف خود را به نحو احسن انجام بدهید، گفتگو های سختی با پرسنل خود داشته باشید ، مسئولیت پذیری ایجاد کنید و الهام بخش تیم خود باشید. همچنین باید مثل یک آهن ربای قوی عمل کنید به طوری که دیگران را به طرف خود جلب کنید تا  آنها به شما اعتماد و ازشما پیروی کنند. بایستی  کاملا متعهد شوید که به هدف بزرگتری از همه افراد تیم تان دست می یابید.

شما باید مراقب اعضای تیم خود باشید و به گونه ای با آنها ارتباط برقرار کنید که آنها مراقبت شما را احساس کنند. بایستی متقاعد کننده ، واضح ، مستقیم و صادقانه صحبت کنید و حتی وقتی عملکرد آنها مورد انتقاد شماست با صراحت ، شفقت و عشق به حرف هم تیمی های خود گوش فرا دهید. این روش  برقراری ارتباط، نشان دهنده مراقبت مؤثر شما از تیم تان است.

الگوی پیشنهادی

در طول 25 سال کار با رهبران سازمانی برای انجام همه موارد فوق الگویی را پیدا کردم که آن را درآخرین کتاب خود با عنوان"Leading with Emotional Courage" (رهبری با شجاعت احساسی)بیان کرده ام و چکیده آن را در اینجا با شما به اشتراک می گذارم. این الگو مشتمل بر چهار عنصر اساسی است که همه رهبران بزرگ طبق بررسی من دارای آنها هستند. برای به ثمر رساندن  آنچه که برایشان مهم است متکی به تیم یا مردم شان هستند، دارای اعتماد به نفس هستند. با دیگران در ارتباط تنگاتنگ بوده، به اهداف سازمانی خود متعهد و از لحاظ احساسی شجاع و دلیرند.

بیشتر ما فقط در یکی دو تا از این ویژگیها  عالی هستیم. اما برای حضور قدرتمند  در عرصه رهبری کسب و کار و جهت الهام بخشی به دیگران، باید در هر چهار خصیصه فوق به طور همزمان برتر باشیم. حال به بررسی تک تک این ویژگیها می پردازیم.

اعتماد به نفس (Confident)

براد با این عنصرحیاتی در هوش هیجانی، مبارزه خود را شروع کرد. از آنجا که او در حرفه خود بسیار موفق بود، شاید این نکته شما را شگفت زده کند. اما این مساله غیرعادی نیست. او سخت تلاش می کرد، اما تلاش او ناشی از احساس ناامنی شغلی بود. او می خواست تواناییهای خود را به دیگران اثبات کند و آنها را خشنود سازد. هر چند به احتمال می دهیم براد در مواجهه با شکستهای کاری پیش رو تنها بماند و هنگام شکست ، کسی با او همدلی نکند.

این عامل، نقطه قوت براد بود. وی آینده ی شغلی خود را به خوبی ترسیم کرده و برای رسیدن به آن تلاش بسیاری کرده است. براد بر روی هدف خود متمرکز شده و انرژی خود را به طور عاقلانه و استراتژیک در کار خود سرمایه گذاری نموده است.

ارتباط عمیق با دیگران (Connected)

این بزرگترین نقطه قوت براد بود. او تیمش را بسیار دوست می داشت و همیشه مراقب آنها بود. اعضای تیم براد هم به وضوح این موضوع را می دانستند و احساس می کردند که مدیرشان به آنها اعتماد دارد، حتی وقتی که نظرش با آنها مخالف بود. آنها از روش وی در مورد مدیریت تیم و مشکلات شان قدردانی می کردند و سپاسگزار بودند که وی عجولانه و سریع درباره سرنوشت شغلی آنها تصمیم نمی گیرد. هر چند حتی این ویژگی هم مجالی برای رشد براد باقی می گذاشت. براد همیشه با اعضای تیم خود روراست نبود و تمایل داشت تا مکالمات دشوار را به تعویق بیندازد.

متعهد به یک هدف والا (Committed)

این ویژگی یک شمشیر دو لبه برای براد بود. از یک طرف ، براد در مورد عوامل لازم برای رشد کسب و کار، نظر خود را به وضوح بیان می کرد، افراد را در مراحل ابتدایی کار راهنمایی می نمود و پذیرای نظر دیگران و آماده کمک به آنها بود . از طرف دیگر، او ذهن مشوش و تا حدی پراکنده داشت و فاقد تمرکز بر روی مهمترین وظایف خود و کسب اطمینان از مسئولیت پذیری و پیگیری امور توسط پرسنلش بود. براد با عدم اخراج مدیر فروش، پیامی گیج کننده برای تیم خود ارسال کرد. سوالی که در ذهن تیم براد نقش می بندد این است که آیا وی در مورد موفقیت این کسب و کار واقعاً جدی است؟

شجاع (Courageous)

از لحاظ احساسی، براد شجاع است. گرچه او فضای لازم برای رشد در این سازمان را داشته، اما بدیهی است  که شجاعت عنصر مهمی برای رشد قدرت مدیریت او در لوای سه عنصر دیگر بوده است. طبق تعریف ، ریسک ها و خطرات باعث می شوند مدیران احساس آسیب پذیری کنند و براد از ابراز این احساس خودداری می کرد. او در برابر ریسک های ناشناخته مقاومت می کرد و عمدا از موقعیتهای ناراحت کننده جلوگیری می نمود. این مساله باعث شد او نتواند واقعیت ها و حقایق تلخ کاری را به تیم خود بازگو نماید و به سرعت تصمیم های سخت را اخذ نماید. این امر اقدامات او را متوقف می ساخت.

خلاصه ارزیابی

به طور خلاصه، قویترین ویژگی رهبری براد، ارتباط تنگاتنگ با تیم و بعد از آن تعهد به هدف بود. ولی او در اعتماد به نفس و شجاعت احساسی ضعیف تر به نظر می رسد. عدم شجاعت احساسی، باعث می شود او در ترسیم چشم اندازسازمان به چالش کشیده شود. عدم برخورد صحیح وی با مدیر ارشد فروش با تعهدش به موفقیت تیم و شرکتش در جنگ و جدال بود. در همین حال ، اعتماد به نفس و شجاعت عاطفی او به اندازه کافی قوی نبود که موانع را از پیش پای او بردارد.

توسعه مهارتهای مدیریتی

آنالیز وضعیت و دانستن اینکه چه اتفاقی افتاده بلافاصله به ما در توسعه مهارتهای مدیریتی براد کمک کرد. در ابتدا مدتی را صرف تقویت احساس شجاعت عاطفی او با ریسک های کوچک و در عین حال احساساتی کردیم که وی را به چالش می کشید. هربار که او بر این چالش ها فائق می آمد، اعتماد به نفس او بیشتر می شد و به وی کمک می کرد ریسک های بیشتری را بپذیرد.

در مدت كوتاهی ، براد احساس آمادگی كرد کار درست را انجام دهد.  با مراقبت های طبیعی ، دلسوزی و انسانیت ، براد نهایتا مدیرارشد فروش را اخراج کرد. کاری که در طول سه ماه گذشته نتوانسته بود از پس آن بربیاید. جالب تر آنکه براد نهایتا ابراز داشت اکنون احساس آرامش و تسکین می کند!

براد دریافت از گفتگوهای ناراحت کننده  و از هر احساسی که نیاز به شجاعت عاطفی داشته باشد ، می هراسد. ولی با استفاده از شجاعت عاطفی به مرور زمان او توانست از هر چهار ویژگی مورد نیاز رهبری، بهتر استفاده کند. او به خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد، ارتباطش با هم تیمی هایش بهتر شد و با کمال تعجب توانست نسبت به سرنوشت کاری مدیر ارشد و تیم فروش خود، تعهد بیشتری را به نمایش بگذارد.

 

ابزار پیشنهادی

در صورت تمایل می توانید از خود ارزیابی طراحی شده در وبسایت برگمان پارتنرزبرای پی بردن به نقاط قوت و توسعه خود استفاده کنید. همچنین می توانید جدیدترین مقاله آقای برگمان با عنوان سوالات اساسی قبل از شروع پروژه سفربه ماه را اینجا بخوانید.

لطفا نظرات ارزشمند و تجربایت خود را با ما در میان بگذارید. سپاس

منابع:

سایت HBR نویسنده آقای پیتر برگمان

- وبلاگ برایان تریسی

منبع عکس: اینترنت - سایت Taskque با اصلاحات

ارسال نظرهای شما :

نظری ثبت نشده است.