در حالی که برخی آمارها خبر از نقش جدی کسب و کارهای نوپا در استخدام نیرو های جوان و نخبه کشورمان دارد، بیم آن می رود که اعطای ویزای فناوری توسط برخی کشورهای منطقه و غربی، موج جدید فرار مغزها را رقم بزند.
با رشد روزافزون استارتاپها نوع جدیدی از بازار کار ویژه نخبهها در حال شکلگیری است؛ بازاری که ویزای انحصاری برای آن صادر میشود. رقابت بر سر جذب نیروهای نخبه و ایدههای تازه باعث تحول جدی در سیستمهای سیاسی کشورها شده است. این روزها کشورهای پیشرفته جهان ویزاهای جدیدی با عنوان ویزای فناوری، استارت آپ یا استعداد ارائه دادهاند که هدفش جذب استارتاپهای موفق در جهان و فراهم کردن نیروی کار جدید و فعال برای شرکتهای فعال در کشورهای مقصد است.
پنیر بودار فرانسوی
در یکی از تازهترین موارد، دولت فرانسه به صورت رسمی صدور ویزای فناوری را شروع کرده است که هدف اصلی آن جذب کسب و کارهای نوپا در اکوسیستم ( یا همان زیست بوم) استارتاپی این کشور است. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه بارها اعلام کرده کشورش باید تبدیل به کشوری استارتاپی در تمامی حوزهها شود و به همین دلیل، بزرگترین پردیس استارتاپی جهان به نام استیشن اف که سیلیکون ولی فرانسه نامیده شده در فضایی به مساحت ۳۴ هزار متر مربع و با ارتفاعی برابر با برج ایفل بنا گردیده است.
این مرکز رشد ۲۵۰ میلیون یورویی که سال گذشته به صورت رسمی توسط آقای ماکرون افتتاح شد، فضای اداری را برای هزار استارتاپ و همچنین دفاتر شرکت هایی نظیر اپل، آمازون، فیسبوک، مایکروسافت و موتور جستجوی ناور فراهم می کند.
جالب است بدانیم مدیریت استیشن اف با خانم رکسانا ورزا یکی از زنان موفق ایرانی است که در سال 1985 میلادی ( 1364 شمسی) از خانواده ای ایرانی و در آمریکا متولد شده است. وی در سال ۲۰۱۳ از سوی بیزینس اینسایدر به عنوان یکی از ۳۰ زن مهم دنیای فناوری با سن کمتر از ۳۰ سال برگزیده شده و اکنون عضو شورای نوآوری اتحادیه اروپا (EIC) است.
آیا موج جدید فرار مغزها در راه است؟
فرارمغزها تا همین چند وقت پیش، عمدتا به واسطه اعطای ویزای تحصیلی به جوانان کشورهای دیگر رخ میداد و سرمایههای سرمایهگذاران بزرگ نیز به واسطه ویزای سرمایهگذاری یا کسبوکار جذب میشد. حالا اما با جان گرفتن استارتاپها در جهان و پیدا شدن یک اکوسیستم تازهنفس که به فکر نیروی کاری نخبه و مجرب بوده و البته سرمایه قابل توجهی نیاز دارد، نوع جدیدی از ویزا در بسیاری از کشورهای جهان در حال شکلگیری است؛ ویزایی که همزمان برای صاحبان فکر، سرمایه و نیروی کار مناسب بهنظر میرسد و شرایط را برای تقویت اکوسیستم استارتاپی در مناطق مختلف جهان آماده میکند. با ایجاد این روادیدها عملا میتوان گفت، زنگ خطر برای استارتاپها و اکوسیستم ایران به صدا درآمده است.
یکی از فعالان حوزه کسب و کارهای نوپا(استارت آپ) به همشهری میگوید: درمدلهای قبلی سرمایهگذاری دانشجویی عملا فرد یا نخبه و جوان بود یا سرمایهگذار خبره. اما این بسته جدید جوانی را جذب میکند که نخبه و اهل کار است و در عین حال توانایی جذب سرمایه را نیز دارد. با این حساب، اگر نتوانیم دوباره این سرمایهها را جذب کنیم، عملا بخش مهمی از نیروهای مؤثر کشور را از دست دادهایم. این موضوع پیشتر درباره برخی نخبههای دانشگاهی نیز رخ داده بود.
هرچند با برنامههای بنیاد ملی نخبگان، گروهی از این افراد نخبه به کشور برگشتند و با وجود حقوق کمتری که نسبت به کشورهای دیگر میگرفتند، حاضر بهکار در داخل کشور شدند اما همچنان موج مهاجرت جدی است و میتوان انتظار داشت با وجود شرایط جدید اقتصادی کشور و کنار کشیدن بخشی از استارتاپها، بخشی از این نیروها از کشور خارج شوند. ظاهرا اشاره وی به تعدیل نیرو در دیجی کالا و اخراج گسترده نیرو در بامیلو است که برخی آن را تغییر استراتژی این سازمانها تلقی کرده اند.
مسئولان می گویند: رفتن مهم نیست؛ شرایط بازگشت را فراهم می کنیم!
اشخاصی مثل سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور در این زمینه خوشبین و امیدوار هستند و میگویند از آنجایی که استارتاپ یک فضای بسته نیست، این نیروهای فعال میتوانند در خارج از ایران کار و تحصیل کرده و کارشان را راه بیندازند و بعد با آنچه بهدست آوردهاند به کشور برگشته، دانش و تواناییهایشان را همینجا بهکار بیندازند. کسانی مثل ستاری معتقدند، رفتن میتواند به قویتر شدن استارتاپهای ایران کمک کند چون با انتقال دانش و شیوههای جدید کسبوکار به داخل کشور همراه خواهد بود. البته ایشان نفرموده اند چه تضمینی برای بازگشت نخبه های جلای وطن کرده وجود دارد و به قولی، چرا کاری کند عاقل که باز آرد پشیمانی؟
فعالان استارتاپی چه می گویند؟
یکی از فعال استارتاپی معتقداست باید در ایران ماند اما در عینحال میگوید: ما در طول این سالها آنچنان که انتظار میرفت با نخبههای ایرانی بازگشته به کشور یا نیروهای کار کشورهای همسایه برخورد مناسبی نداشتیم. بخشی از آنهایی که کسبوکار استارتاپی در ایران راه انداختهاند، از فراهم نبودن زیرساختها یا بهانههای غیرعادی، پشتیبانی نکردن سامانههای صنفی و دولتی و... گلهمند هستند. آنها میگویند، تحریم ها چندان مهم نیستند. مشکل اصلی، سنگاندازیهایی است که از داخل کشور مانع دسترسی به خیلی از خدمات و سرویسها میشود یا راه ارائه سرویس مناسب را به دلایل عجیب میبندد.
ظاهرا اشاره او به مشکلاتی از قبیل رگولاتوری غیر شفاف و سنگ هایی است که سازمان های امور مالیاتی و تامین اجتماعی بر سر راه این کسب و کارهای نو می اندازند. از یک بام و دو هوای اعطای معافیت مالیاتی برای شرکت دانش بنیان و عدم تمکین اداره های مالیاتی به قوانین مصوب در این مورد یا مشکلات بیمه کارکنان. مواردی از این دست، باعث شده اند که بخشی از افراد نخبه ای که وارد کشور شدند، به دلیل عدم آشنایی با قوانین و مقررات پیچیده کسب و کار در ایران و موانع موجود و به اصطلاح هموار نبودن زمین بازی یا محیط کسب و کار اقتصادی با مشکلات اجرایی متعددی روبرو شده و مورد بیمهری قرار گرفتند.
همین مسائل باعث شد، بقیه کسانی که در خارج هستند، تمایلی به پذیرفتن ریسک بازگشت به کشور نداشته باشند. او میگوید: ماندن در ایران و ساختن کشور آرزوی همه ماست، ولی امیدواریم شرایط طوری فراهم شود که همه افراد فعال در این حوزه آینده روشنی را در انتظار داشته باشند و با خیال راحتتری برگردند. برخی آمارها هم از میل و انگیزه بالای مهاجران برای بازگشت، شبکهسازی و ایجاد ارتباط با نهادها و گروههای علمی و افراد ماهر داخل کشور حکایت دارند ولی برای به فعلیت رساندن این انگیزه باید برنامهریزی و سیاستگذاری مناسبی صورت گیرد.
دام دیگران برای جذب نیروی استارتاپی
آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه و امارات در طول سالهای اخیر بهطور جدی به این حوزه وارد شدهاند و ویزاهایی را تحت عناوینی مثل فناوری، استعداد و استارتاپ برای جذب سرمایههای فکری و مالی در این حوزه تدارک دیدهاند. این روادیدها برای تمام گروههایی است که میتوانند در یک اکوسیستم استارتاپی استاندارد نقش بازی کنند؛ از سرمایهگذارهای بخشهای مختلف گرفته تا صاحبان استارتاپ و نیروهای فعال در این حوزهها.
این نوع جدید روادید عموما شرایط سادهتری نسبت به بقیه روادیدهای کاری و سرمایهای دارد و به جز خود فرد، شامل خانوادهاش نیز میشود. کشورهای جذبکننده نیروی استارتاپی سعی کردهاند تا حد ممکن راه را برای جذب این نیروها هموار کنند.
خواب خرگوشی ما و تشت وارونه امارات
اگرچه ممکن است تصور شود همه ی این جوانان امکان رفتن به اروپا و آمریکا را ندارند ولی خطر بیخ گوش ماست و بایستی خطر جذب جوانان مان توسط کشورهای آسیای جنوب شرقی و حتی امارات را جدی بگیریم. به گزارش بلومبرگ، کشور امارات از سال 2017 میلادی اطلاعات کلان اقتصاد خود را منتشر نکرده است. بنابر این به نظر می رسد کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. کشور امارات متحده عربی که سالها پول ایرانیان را در بازار مسکن خود جذب، بلوکه و سپس نابود ساخت، با توجه به رکود بخش مسکن و برنامه های بلندمدت 50 ساله می خواهد سنگ بنای تجارت و محیط کسب و کار کشورش را به جای نفت و مسکن بر مبنای اقتصاد دانش بنیان بسازد. البته به نظر می رسد که کشورهای هدف برای تامین نیروی انسانی این سناریو هم کشورهای عربی و همسایه در نظر گرفته شده اند.
در چند ماه اخیر امارات به 20 نفر از محققین علوم و پزشکی 150 کشورجهان ویزای بلند مدت اقامت اعطا نموده است. برخی از این افراد نخبه از کشورهای منطقه ی خاورمیانه به امارات ( با محوریت دوبی) جذب شده اند. دیروز هم کابینه این کشور چارچوب قانونی برای صدور ویزای 10 ساله اقامت برای کارآفرینان و نوآوران را تصویب نمود که طبق روال قبلی به سرعت اجرایی خواهد شد. پس لطفا همانند آب و خاک کشورمان، چالش تربیت نیروی انسانی، نگهداری و توسعه آن را هم جدی بگیریم، مبادا سرعروس مون هووی خارجی بیاد!
به روز رسانی1- کسب , کار عربی، مورخ 13 مارس 2019
امارات در طول سالهای 2015 تا 2018 میلادی موفق شد 21 میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی در زمینه هوش مصنوعی و رباتیک جذب نموده و رتبه اول جذب سرمایه درزمینه هوش مصنوعی در دنیا را ازآن خود کند. اصل خبر را اینجا بخوانید.
منابع:
- سایت روزنامه همشهری، مورخ 19 اسفند 1397
- سایت ایسنا، مورخ 4 مهر و 16 اسفند ماه 1397
- سایت زومیت، مورخ 28 آذر 1397
- سایت تابناک ، مورخ اول اسفند ماه 1397
- سایت دیجیاتو، مورخ 26 شهریورو 7 اسفند 1397
- سایت شنبه مگ، مورخ 17 اسفند 1397
- سایت بلومبرگ، مورخ 6 مارس 2019 برابر با 16 اسفند 1397
- سایت کسب و کار عربی، مورخ 16 ژانویه و 11 مارس 2019 برابر با 21 اسفند 1397
منبع عکس: اینترنت، سایت روزنامه همشهری
ارسال نظرهای شما :