به گزارش تابناک اقتصادی به نقل از مهر*ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که به یکباره تصمیم بگیرید شغلتان را تغییر داده و کارتان را عوض کنید. حال ممکن است دلایل خاصی برای این تغییر داشته باشید که قاعدتا به مسائل پیشرفت شغلی، حقوق و مزایا، امنیت شغلی، تغییر محل سکونت و مباحثی از این دست مرتبط می شود. اینکه دائما در بازار کار تغییراتی حاصل شود و برخی از شغلی به شغلی دیگر بروند، طبیعی است و در تمامی بازارهای کار دنیا هم وجود دارد و تنها مختص به اقتصاد ایران نیست. اساسا کارشناسان می گویند اینگونه تغییرات برای بهبود عملکرد بازار کار و قرار گرفتن شاغلان در پُست هایی براساس توانمندی ها و مهارتها لازم است. بالاخره برخی باید ارتقای شغلی پیدا کنند، برخی جایگزین شوند، برخی دوران کاری شان به اتمام برسد و بازنشسته شوند و برخی نیز مرتبا در جستجوی کاری بهتر از این بنگاه به آن بنگاه بروند، بنابراین اصل کار و جابه جایی امری غیرعادی بوده و نگران کننده نیست.
کوچ شاغلان برای کسب فرصتی بهتر
اما وقتی دلایل جابه جاییهای شغلی و نگاه شاغلان به بازار کار در ایران را بررسی می کنیم، اوضاع فرق می کند و نگرانی ها خود را نشان می دهد. اینکه افراد از فردای شغلی خود اطمینان نداشته باشند و دائما فکر اخراج و از دست رفتن شغل با آنها همراه باشد، موضوعی است که بیش از ۹۳ درصد کل بازار کار ایران را به خود مشغول کرده و نوعی افت شدید تاریخی امنیت شغلی را برای شاغلان رقم زده است. حال ممکن است شما یک نیروی کار ساده باشید و یا دارای پست مدیریتی؛ در هر صورت فرقی ندارد، چون هیچ یک از این رده های شغلی، تضمینی برای بقا ندارند. نتایج یک تحقیق که از سوی مرکز آمار ایران انجام شده، نشان می دهد در بازار کار ایران، افراد به ۱۳ دلیل مختلف ممکن است شغل خود را تغییر داده و به اصطلاح عطای شغل را به لقای آن ببخشند. در این میان، پایین بودن درآمد** و موقتی بودن کار؛ دو عامل مهم و اساسی در این زمینه محسوب می شود. علاوه بر این، تعطیلی دائمی محل کار، فصلی بودن کار، موقتی بودن کار، جابه جایی محل کار، تحصیل یا آموزش، اخراج و تعدیل نیرو، مسائل خانوادگی، مهاجرت، بازنشستگی و به پایان رسیدن دوره خدمت وظیفه در کنار کهولت سن و بیماری نیز از دیگر دلایل مهم و قابل توجه ترک کار در ایران محسوب می شوند.
این پژوهش که در طول یک دوره ۵ ساله از یک میلیون و ۲۵۰ هزار فرد دارای ترک کار صورت گرفته است، نشان می دهد عموما مردان دارای آمادگی بالاتری نسبت به زنان برای ترک کار بوده و بنا به دلایل یاد شده، ترک کار نه تنها در شهرها، بلکه در جمعیت روستایی کشور که حالا دیگر بسیاری از جوانان آن تحصیل کرده هستند نیز اتفاق می افتد. کهولت سن، کوچک ترین عاملی است که ممکن است برخی را به ترک کار بکشاند. برای اغلب افراد مسائل معیشتی، موقعیتهای شغلی و موقتی بودن قراردادها باعث می شود که به ترک کار و جستجو برای یافتن شغلی جدید بیندیشند.
ترس شدید شاغلان از قرارداد موقت
به صورت کلی، حدود ۳۰ درصد کل ترک کار در ایران به خاطر موقتی بودن شغل و مخدوش بودن آینده شغل است و این مسئله یک سوم کل جا به جایی های شغلی را در ایران تشکیل و نشان می دهد بازار کار ایران به شدت از ناامنی شغلی نگران و در هراس است. افراد به امنیت شغلی بیشتر از میزان درآمد اهمیت می دهند به نحوی که ۱۵ درصد کل ترک کار در ایران به خاطر مسائل مالی و حقوق و دستمزد است در حالی که موضوع امنیت شغلی و موقتی بودن کار ۳۰ درصد خروج ها و ترک کار را تشکیل می دهد. علاوه بر این، ۱۱ درصد افراد هم به دلیل اخراج و تعدیل نیرو مجبور به جابه جایی و جستجوی شغل جدید می شوند و سایر مباحث مطرح شده در این گزارش، به مراتب تاثیرگذاری کمتری در ترک شغل نیروی کار دارد.
ترویج پشت میزنشینی در نظام آموزشی
همچنین اوضاع بدتر ترک شغل به اجبار و به اختیار این است که شاید حتی دیگر نتوانید همان موقعیت قبلی شغلی خود را هم به دست آورید و یا برای مدتی طولانی بیکار بمانید. این شرایط می تواند برای افراد فاقد پوششهای بیمه ای و کسانی که امکان استفاده از پوشش بیمه بیکاری را ندارند، دوره ای بسیار سخت به لحاظ مالی باشد. اما با تمامی این مخاطرات، برخی ترجیح می دهند شغلشان را ترک و به دنبال کار دیگری بروند. برخی معتقدند اگر بتوانند شغلی با درآمد کمتر ولی ضریب امنیت بالاتر و قرارداد کاری بهتر داشته باشند، بر شغلی زودگذر و دوره ای با درآمد بالا ولی یکباره، ترجیح دارد. این دیدگاه باعث شده است تا امروز بیش از دوسوم کل بازار کار ایران در آرزوی دستیابی به یک صندلی شغلی محکم و قابل اطمینان باشند و به اصطلاح پشت میزنشینی در ایران به شدت رواج داشته باشد. معمولا افراد چندان علاقه ای به چالشهای شغلی و آزمون و خطا ندارند و عده ای بسیار معدود به دنبال مباحث کارآفرینی می روند.البته باید گفت سیستم آموزشی کشور از پایه تا عالی نیز کارآفرین محور نبوده و معمولا به افراد چنین آموزشهایی برای شکوفا شدن استعدادها داده نمیشود و بیشتر گرایش پشت میزنشینی و دور ماندن از هیاهو ترویج می شود.
* مورخ 25 آذر 1394
بروز رسانی- خانه نشینی: به گزارش مهر مورخ 28 آذر، استانداردهای آماری میگویند افرادی که بین سنین ۱۰ تا ۶۵ سال هستند، جزو جمعیت فعال کشور محسوب شده و به اصطلاح، گروه در سن کار تلقی می شوند. به دلیل جوان بودن ساختار جمعیتی ایران، تعداد افرادی که در سن کار هستند، هم اکنون بیش از ۶۳ میلیون نفر از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند. جوان بودن جمعیت ایران ناشی از تولدهای دهه های ۶۰ و ۷۰، باعث شده است تا امروز کشور با موجی از تقاضا برای کار مواجه باشد. جوانانی که اغلب به دانشگاه رفته اند، دارای مدرک تحصیلی بوده و تقاضاهای متفاوت و جدیدی برای کار دارند. آنها حتی نگرش جدیدی نسبت به اشتغال دارند و دیگر مانند دهه های گذشته تفکر سنتی ندارند.در حال حاضر ۱۱ میلیون و ۳۶۸ هزار نفر از جمعیت کشور در سنین ۲۰ تا ۳۴ سال قرار دارند. به عبارتی، مهمترین گروه جوینده شغل را در کشور تشکیل می دهند که با وجود قرار داشتن در سن کار، کاملا غیرفعال و منفعل هستند. آنها هیچگونه تحرک خاصی در عرصه اقتصاد ندارند و اساسا جویای شغل نیز محسوب نمی شوند.کارشناسان می گویند اینکه چرا ۱۱ میلیون جوان در دوره سنی طلایی خود از کار کردن و جستجوی شغل فراری اند و ترجیح می دهند در کُنج خانه بنشینند، اتفاق تلخی است که گریبانگیر اقتصاد و جامعه ایرانی شده و جوانانی هستند که مایلند کار نکنند، ولی تامین باشند!
برخی از کار فراریاند
البته بخشی از این جمعیت ۱۱ میلیون نفری را قطعا دانشجویان و دانش آموزان و به صورت کلی افراد در حال تحصیل تشکیل می دهند که نیازهای شغلی خود را در آینده مطرح خواهند کرد ولی امروز جمعیت غیرفعال شناخته می شوند اما بیش از نیمی از این گروه میلیونی را افرادی تشکیل می دهند که دچار وضعیت غیرفعالی دائم شده و این زنگ خطری است که به صدا درآمده است.
سئوال این است که آیا به سمتی می رویم که می خواهیم بدون کار، پول داشته و تامین باشیم؟ آیا میلیونها نفر روش جدیدی برای کسب درآمد یافته اند؟ آیا واقعا همه میلیونها غیرفعال کشور که در کل ۴۰.۲ میلیون نفرند و مشخصا ۱۱ میلیون و ۳۶۸ هزارنفر آنها در دوره طلایی سن کار قرار دارند، تلاشی برای ورود به بازارکار داشته و ناموفق بوده اند؟ براساس مطالعات صورت گرفته، دلایل گوناگونی برای غیرفعالی ۴۰.۲ میلیون جمعیت ایران وجود دارد اما برخی از مهمترین آنها مربوط به آغاز به کار در آینده و انتظار برای شروع کار جدید است. برخی در انتظار پاسخ کارفرما یا در انتظار اعلام نتایج آزمون استخدامی هستند و برخی نیز در انتظار بازگشت به شغل قبلی خود قرار دارند. همچنین بررسی ها نشان میدهد عده ای ممکن است در انتظار به ثمر رسیدن اقدامات انجام شده برای پیدا کردن کار باشند و برخی نیز منتظر فصل کاری اند. یک موضوع بیش از نیم میلیون نفر را به خود مشغول کرده و آن هم دلسرد شدن ۵۲۲ هزار نفر از جستجوی کار و ناامید شدن از پیدا کردن کار است.
ناامیدی نیم میلیون نفر از یافتن کار
برخی ممکن است از روشهای جستجوی شغل آگاهی نداشته باشند و حدود ۲ میلیون نفر از جمعیت ۴۰.۲ میلیونی غیرفعالان کشور دچار بیماری، ناتوانی جسمی موقت و یا در مورد زنان بارداری هستند. از سویی حدود ۱۲ میلیون نفر در کشور به تحصیل اشتغال و یا آموزش اشتغال دارند و ۲۰.۱ میلیون نفر هم مسئولیتهای شخصی و یا خانوادگی دارند. بیش از ۳ میلیون نفر هم میگویند نیازی به کار کردن ندارند و ۲ میلیون نفر هم در این زمینه مایل به توضیحی نیستند. نکته مهم اینکه با وجود افزایش جمعیت در سن کار از ۶۳.۳ میلیون نفر در سال ۹۲ به ۶۴ میلیون نفر در سال گذشته، اما از تعداد جمعیت فعال یعنی گروه های شاغل و یا در جستجوی شغل کاسته شده و از ۲۳ میلیون و ۸۳۴ هزار نفر به ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر رسیده است. اینکه گفته میشود غیرفعالی جمعیت در ایران بالا است ،در این آمار خود را نشان میدهد که از جمعیت فعال (شاغل و جوینده شغل) در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۳ کاسته شده اما بر جمعیت غیرفعال ۶۷۶ هزار نفر افزوده شده است. تعداد غیرفعالان کشور در سال ۹۲ به میزان ۳۹ میلیون و ۵۲۱ هزارنفر بوده که در سال گذشته به ۴۰.۲ میلیون نفر رسیده است. از این تعداد ۱۱ میلیون و ۹۹۳ هزار نفر مرد و ۲۸ میلیون و ۲۰۵ هزار نفر نیز زن هستند.
بروز رسانی: اشتغال بازنشستگان مورخ 5 دی ماه 1394
به گزارش خبرگزاری مهر، از هر ۱۰۰ نفر شاغل ۱۰ ساله و بیشتر کشور حدود ۷ نفر سالمند بوده و از هر ۱۰۰ نفر جمعیت فعال اقتصادی حدود ۶ نفر سالمند است. حال اگر بتوان نسبت اشتغال و فعالیت سالمندان که در گزارش وزارت کار براساس سرشماری سال ۹۰ آمده را برای آمار شاغلان در سال ۹۳ هم در نظر گرفت، می توان گفت از مجموع ۲۱ میلیون و ۳۰۴ هزار شاغل سال گذشته، یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر سالمند و بازنشسته بالای ۶۰ سال بوده اند. به بیان ساده تر، بخشی از سالمندان پس از سالها حضور و فعالیت در بازار کار ایران، حاضر به ترک این بازار نیستند که به دلایلی از جمله تجربه و مهارت انجام کار، کم خرج تر بودن سالمندان، عدم نیاز به پوشش بیمه ای و مسائلی از این دست؛ کارفرمایان گرایش بالایی در جذب نیروی متقاضی کار بازنشسته به جای کارجویان جوان دارند.آمارها نشان می دهد نرخ بیکاری سالمندان جویای کار در سال ۱۳۵۵ به میزان ۱۲.۲۵ درصد بوده که این نرخ در سال ۱۳۹۰ به کمتر از یک درصد و معادل ۰.۹۷ درصد رسیده است. این کاهش چشمگیر نرخ بیکاری سالمندان متقاضی شغل به آن معنا است که در طول ۳۵ سال گذشته، تمایل بازار کار کشور نسبت به استفاده از بازنشسته ها بسیار بیشتر شده و در واقع اشتغال دوباره بازنشسته ها بسیار آسانتر شده است. در هر صورت موضوع اشتغال و میل سالمندان به ورود دوباره به بازار کار کشور وجود دارد و بازنشسته ها به عنوان رقبای جوانان در برخی رشته های شغلی وارد شده و چراغ سبز کارفرمایان را نیز دریافت می کنند.
** متاسفانه گزارشها حاکی از این است که دستمزد در ایران یکچهارم استانداردهای بینالمللی است. مشروح خبر را اینجا بخوانید.
ارسال نظرهای شما :