برای مدیران قابل، مستعد و جویای پیشرفت و ترقی در دنیای پویای کسب و کار امروز مساله تغییر اعم از تغییرات مختلف شغلی، مسوولیتی یا تغییر محل کار و شهر امری بسیار طبیعی ومعمول محسوب میشود. اما سوال مهم و اساسی این است که ما چگونه میتوانیم طی مسیر تغییری که در پیش رو داریم به پیروزی برسیم.
لازمه برخورد موفقیت آمیز با تغییر؛ وفق دادن خود با استراتژیها، همکاران، گروههای کاری، علوم، رفتارها و افکار جدید است. اکثر افراد هنگام مقابله با تغییرات دچار مشکلات عدیدهای میشوند؛ اکثر این مشکلات ریشه داخلی در خود فرد دارند. مثلا ممکن است که مسائل خانوادگی شخص با این تغییرات سازگار نباشد یا اینکه برخورد همکاران شغلی جدید با شخص تازه وارد دوستانه نباشد و از این قبیل. من با چند دهه تجربه در زمینه تدریس MBA و همچنین تربیت مدیران موفق به این نتیجه رسیده ام که متاسفانه بسیاری از ما قادر به کنارآمدن درست با تغییرات نیستیم. محققان علوم مدیریت راهکارهای زیادی برای اجرای موفق تغییرات سازمانی یا ساختاری در شرکتها ارائه دادهاند که این راهکارها کارگشای شرکتهای مختلف هستند ولی مشکل اصلی وقتی ایجاد میشود که تغییرات فردی باشند و نه سازمانی. متاسفانه برای فائق آمدن بر تغییرات فردی راهکارهای مشخص و موثری که قابلیت اجرایی داشته باشند، پیشنهاد نشده است. این مساله من را بر این داشته است که یک چارچوب و فرآیند برای حل این مشکل (یعنی کنار آمدن با تغییرات در سطح فردی) ارائه دهم.
این راهحل را در قالب 7 عنصر اصلی یا هفت مرحله بیان میکنم.
1- پیچیدگی: در نظر گرفتن کلیه عوامل و فاکتورهای مرتبط با تغییر
2- شفافسازی: فهمیدن و رتبهبندی آن عوامل
3- اطمینان و اعتماد به نفس: باور داشتن به اینکه میتوان بهطور موفقیت آمیز به تغییر فائق شد
4- خلاقیت: ابداع راه حلهای خلاقانه برای مشکلات احتمالی در طول مسیر تغییر
5- تعهد: متعهد بودن و برداشتن گامهای عملی برای تحقق تغییر
6- تثبیت: رها کردن باورهای گذشته و تثبیت وضعیت جدید
7- تغییر: در برگرفتن همه جانبه تغییر به همراه کلیه عواقب آن
تجربه نشان داده است که این فرآیند برای افراد مختلف و در کنار آمدن با شرایط متفاوت تغییر، مفید واقع شده است. ما از این پروسه در کنار آمدن با انواع مختلف تغییر میتوانیم استفاده کنیم. تغییرات معمولا ناشی از حوادث مختلف هستند که این حوادث ممکن است مثبت یا منفی باشند و میتوانند ریشه درونفردی یا برونی داشته باشند.
1- پیچیدگی:
معمولا تغییرات بزرگ بسیار پیچیده هستند. دلیل این پیچیدگی هم آن است که معمولا عوامل بسیار متعددی در تغییرات دخیل هستند و همچنین اینکه فاکتورهای متعددی را برای سیر موفقیت آمیزتغییرات باید در نظر گرفت. به همین جهت اکثر مدیران در مواجهه با تغییرات دچار سردرگمی میشوند. بنابراین اینچنین افرادی معمولا یکی از این دو راه را پیش میگیرند یا کلا از بر خورد با تغییر اجتناب میکنند تا وضعیت سابق خود را حفظ کنند یا اینکه با ساده انگاری سعی میکنند که به جوانب سخت تغییر، کمتر فکر کنند. اگر شما میخواهید که در برخورد با یک تغییر موفق شوید و بهراحتی با آن کنار بیایید باید بدانید که هر دو این راهها نادرست هستند. برای رسیدن به تغییرشما باید با تمامی مشکلات پیش رو آشنا شوید وبا صبر و تدبیر هوشیارانه به استقبال آن مشکلات بروید. باید که محیط اطراف خود و عوامل موثر بر تغییر را بهطور دقیق تجزیه و تحلیل کنید و همچنین ازمشورت با افراد یا منابع دیگربهره مند شوید.
2- شفافسازی:
قبل از هر چیزباید تمامی آن عواملی را که اضطراب و نگرانی شما از تغییرات مورد نظر را کاهش میدهند شناسایی و آنها را طبقه بندی و اولویت بندی کنید. هر چه آگاهی شما از این اولویتها بیشتر باشد نگرانی شما کمتر میشود و این خود باعث شفاف سازی بیشتر میشود. این امر فقط با تفکر عمیق در مورد احوالات درون و همچنین مشورت و بحث با منابع مناسب برونی محقق میشود. سعی کنید تا با کمک آشنایان و دوستان خود جوانب مثبت و منفی تغییرات پیش روی خود را بررسی کنید. البته در این زمینه باید افراد مورد اعتمادی را انتخاب کنید که در مورد شما قضاوتهای فردی و بی اساس نمیکنند و سلایق شخصی خود را به شما تحمیل نمیکنند.
3- اطمینان و اعتماد به نفس:
مدیری که در حال مواجهه با تغییر است باید اعتماد به نفس داشته باشد و باور داشته باشد که قادر به انجام این تغییر هست باوجود اینکه میداند در طول مسیر احتمالا با مشکلات و چالشهای غیرقابل پیشبینی و غیر قابل کنترل مواجه خواهد شد. البته این اعتماد به نفس باید در حد متعادل باشد. اعتماد به نفس بیش از حد باعث میشود که شخص به برخی از اطلاعات مهم یا دادههای جدید اهمیت ندهد. از طرف دیگر اگر شخصی دچار کمبود اعتماد به نفس باشد قادر به پیروزی در روند مشکل رویارویی با تغییر نخواهد بود. بهطور کلی، میزان اعتماد به نفس در هر فرد متاثراز تاریخچه زندگی آن شخص است. اما برخی عوامل دیگر مثل داشتن افرادی که از شخص حمایت کنند یا فکر کردن به اثرات و نتایج مثبت تغییر میتوانند تا حدی بر میزان اعتماد به نفس شخص اثرگذار باشند. در ضمن مثبت اندیشی نسبت به آینده تغییر، به شخص انرژی لازم میدهد تا بتواند این هفت عامل موثر در اجرای تغییر را در کنار هم گرد آورد.
4- خلاقیت:
خلاقیت عامل اصلی موفقیت در سیر تغییرات است. وقتی با مشکلات روبهرو میشوید (مشکلات بزرگ یا کوچک، مورد انتظار یا غیر منتظره) باید برای حل آنها راههای خلاقانه ولی در عین حال واقع گرایانه پیدا کنید. در ضمن باید استراتژیهای قدیمی خود را تغییر دهید و استراتژیهای جدید در پیش بگیرید. برای این شما میتوانید در بین آشنایان مورد اعتماد خود با افرادی که تجربه مشابه دارند در مورد تغییر مورد نظر تبادل نظر کنید و به این ترتیب با کمک آنها سعی در ایجاد راهحلهای خلاقانه و موثر بکنید.
5- تعهد:
تصمیم قطعی خود برای مواجهه با یک تغییر را گرفتهاید و در ضمن برای رسیدن به آن تغییر یک استراتژی کارآ اندیشیدهاید لازم است که برای نیل به آن هدف حداکثر تلاش خود را بهکار بندید و تمامی گزینههای دیگر (از جمله شکست در برابر تغییر) را به فراموشی بسپارید. این تلاش متعهدانه سختترین گام در مسیرکنار آمدن با هر نوع تغییری است و بدون آن تغییر میسر نیست. در این وهله شما دیگر در حال سبک و سنگین کردن نکات مثبت و منفی تصمیم خود نیستید، بلکه تصمیم قطعی خود را گرفتهاید و فقط در فکر این هستید که بهطور موفقیت آمیز به آن جامه عمل بپوشانید.
6- تثبیت:
در این مرحله باید موقعیتی را که پیش از تغییرداشتهاید به فراموشی بسپارید تا جا برای موقعیت و شرایط جدید باز شود. حتی در طول تغییر باید برخی از مشخصات هویتی و شخصیتی پیشین شما کنار گذاشته شود. برای مثال به محض اینکه در یک شرکت جدید شروع بهکار میکنید زمانیکه لغت «ما» را بهکار میبرید باید منظور شما تیم فعلی باشد که در شرکت با آنها کار میکنید نه شرکت قبلی یا همکاران سابق در شغل پیشین شما. راهکار برخی افراد برای گذر موفق از این مرحله این است که آنها به جای اینکه به چیزهایی که بعد از تغییر از دست دادهاند فکر کنند به آن چیزهای مثبتی که بعد از تغییر به دست آوردهاند میاندیشند. این گروه از افراد به تغییر به عنوان یک عامل تکامل نگاه میکنند. عاملی که انسان را در معرض موقعیتهای جدید پیشرفت که با شخصیت حقیقی فرد سازگاری بیشتری هم دارند قرار میدهد. به همین دلیل ممکن است که در سیر تغییرو حرکت به سمت هویت جدید برخی از عادات اخلاقی قدیمی یا ابعاد نهفته شخصیتی شما به شما کمک کنند.
7- تغییر:
آخرین مرحله پیروز شدن درتغییر این است که ما خود را در آن تغییر غرق کنیم و با آن تغییرزندگی کنیم، از اثرات مثبت آن لذت ببریم و با عواقب و چالشهای ناخواسته و نا مطلوب برخاسته از آن مبارزه کنیم. طی این مسیر احتیاج به هوشیاری و سنجش موقیعت بهطور دائمی دارد که این به نوبه خود میتواند منجر به تغییرات و موقعیتهای مطلوب آتی شود. کنارآمدن با هر گونه تغییر بسیار طاقتفرسا است. اما برای رهبرانی که میخواهند در دنیای پیچیده کسبوکار امروز موفق باشند این مساله امری اجتناب نا پذیر است.
این هفت مرحلهای که در این مقاله بررسی شد به شما نشان میدهد که چه اقداماتی را باید در اجرای موفقیت آمیز یک تغییرانجام دهید. این هفت گام همچنین به شما کمک میکنند که بتوانید داستان تغییر خود را بهطور مدون برای دیگران توضیح دهید و همچنین به شما این امکان را میدهد که حداکثر تجربه و میزان یادگیری را در سیر مراحل تغییر کسب کنید. اینکه کنار آمدن با تغییر چقدر طول میکشد کاملا به خود شخص مربوط میشود و مدت این زمان برای افراد مختلف میتواند بسیار متفاوت باشد. برخی افراد ممکن است در یک مرحله از مراحل هفت گانه تغییر دچار وقفه یا شکست شوند و قادربه پیشروی به مراحل بعدی نباشند. یا در برخی موارد ممکن است که فرد دچار تعلل و عدم قطعیت در افکار خود شود یا اینکه موفق به جلب رضایت یا همکاری با اطرافیان نشود یا اینکه این مسائل وقت زیادی را از آن شخص تلف کنند. متاسفانه برخی افراد در طی مراحل تغییربه جای اینکه در هر مرحله اول همه مشکلات آن مرحله را حل کنند و سپس به مرحله بعد پیش روند عجله میکنند و برخی مشکلات را بیپاسخ میگذارند که منجر به عقبگرد و دوباره کاری در آینده خواهد شد. اگر شما میخواهید این هفت مرحله را با موفقیت بگذرانید توصیه من به شما این است که این مراحل را با سرعت زیاد اما کافی (نه کم و نه زیاد) و بدون وقفه طی کنید. مدیران موفقی که گذر از این هفت مرحله را به خوبی یاد بگیرند به این نتیجه خواهند رسید که این استراتژی در سیر تغییر بسیار راهگشا و کارآ است.
منبع اصلی: HBR- نویسنده: Linda Brimm
منبع ترجمه: سایت روزنامه دنیای اقتصاد-مترجم: دکتر سید محمدرضا افجهای
ارسال نظرهای شما :