به گزارش سلامت نیوز و به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد پاسخ کلیشهای Wall Street Journal به این سوال این است: زنان برنامههای شغلی خود را کنترل میکنند تا زمان بیشتری را برای کارهای خانه و خانواده صرف کنند. به علاوه، آنها ذاتا نسبت به مردان جاهطلبی کمتری دارند و اعتماد به نفس کافی را برای تکیه زدن بر کرسی پستهای مدیریتی ارشد ندارند. اما درواقع این طور نیست. زنان دوست ندارند کار خود را نادیده بگیرند. در حقیقت، مادر بودن از تمایل آنها برای ارتقای شغلی نمیکاهد و آنها کمبود جاهطلبی و اعتماد به نفس ندارند. با این حال، وقتی از آنها درباره ارتقا در شرکت یا صنعت مورد فعالیت خود اکثرا میگویند ترجیح میدهند که در کشمکش رقابت برای رسیدن به چنین جایگاهی نباشند.
اینها یافتههای یک تحقیق بزرگ در مورد زنان در محیط کار است که با همکاری سازمان لین این (Lean In) و موسسه مککینزی صورت گرفته است. این تحقیق در مورد ارتقای شغلی از حدود 30 هزار کارمند زن و مرد در 118 شرکت نظرسنجی کرده و یکی از بزرگترین تلاشهایی است که در زمینه اشتغال زنان صورت گرفته است. این نظرسنجی شرکتهای بزرگ واقع در آمریکای شمالی یا واحدهای شرکتهای جهانی در آمریکای شمالی را دربرگرفته است و دیدگاههای به شدت متفاوتی از محیط کار را نشان میدهد. تعداد مردان و زنانی که خواهان ارتقای شغلی بودهاند، تقریبا در این نظرسنجی برابر بوده است؛ به ترتیب 78 درصد در برابر 75 درصد. اما از آنجا که تمایل مردان برای مشاغل بزرگ در جریان شغلی آنها تشدید میشود، تنها 43 درصد زنان در مقایسه با تعداد 53 درصدی مردان، میخواهند مدیر باشند. موضوع شگفتآورتر این است که 25 درصد زنان احساس میکنند جنسیت مانعی برای پیشرفت آنها است؛ دیدگاهی که وقتی زنان به سطوح ارشد سازمانی دست مییابند، به موضوعی حساستر تبدیل میشود.
بهطور کلی، تنها یک چهارم زنان شرکتکننده در نظرسنجی معتقدند سازمان آنها شایستهسالار است. ( به نظر می رسد که ) زنان برای رسیدن به مقامات بالاتر، نسبت به مردان با مسیر پرفراز و نشیبتری روبهرو هستند. زنان تنها 17 درصد جمعیت مدیریت ارشد را تشکیل میدهند. این نتیجه نهایی الگوهای ارتقا است که به نفع مردان در هر سطحی است. همچنین این تحقیق دریافته که زنان در مقایسه با مردان کمتر میل به ترک شرکتهای خود دارند؛ بهخصوص وقتی به سطح مدیریتی ارشد دست مییابند.
ایجاد تعادل
نگرانیها در مورد ایجاد تعادل بین کار و زندگی ( Work- Life Balance)بزرگترین بازدارنده مردان و زنانی است که هدفشان بهدست آوردن پستهای مدیریتی است. جولی لارسون گرین، از مدیران کهنهکار مایکروسافت که بر کار صدها کارمند این شرکت نظارت دارد، میگوید: «چیزی به اسم تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد. تنها زندگی مهم است.» لارسون گرین به کارمندانی که عملکرد خوب دارند میگوید مشاغل خود را مثل یک کمان بلند ببینند؛ هیچ لحظه واحدی مشخصکننده موفقیت یا شکست محض نیست، بنابراین هم زنان و هم مردان میتوانند از مرخصی زایمان( *یا مرخصی مخصوص تازه پدران که در کشورهای غربی مرسوم است!) بهطور کامل استفاده کنند و یا اگر میخواهند کودکان خود را برای انجام مسابقه ورزشی به شهر دیگری ببرند، میتوانند روز قبل از تعطیلات آخر هفته را مرخصی بگیرند.
موسسه PwC (که یکی از بزرگترین موسسات خدمات مالی و مشاوره است) استراتژی متفاوتی را در پیش گرفته است. این شرکت مدت مرخصی زایمان کارمندان زن خود را در ارزیابی عملکرد سالانه آنها کلا به حساب نمیآورد. جنیفر آلین، از مدیران این شرکت میگوید: «تا قبل از سال 2010 اگر یک سال کامل کار نمیکردید، در ارزیابی عملکرد سالانه رتبه خوبی بهدست نمیآوردید. این رتبه پایین شانس حفظ و ارتقا را بهویژه در میان زنانی که به مرخصی زایمان میرفتند، پایین میآورد.» این تحول در PwC باعث شد 98 درصد زنانی که به مرخصی زایمان میرفتند بدون دردسر بهکار خود بازگردند. در سال 2009 این رقم 88 درصد بود. در ادامه مثالهای شرکت سلزفورس( (Salesforce، غول رایانش ابری دنیا و شرکت بیمه پرودنشال فایننشال (Prudential Financial) آورده شده و ضمن بررسی برنامه حمایتی Intel جهت سوق دادن زنان به سوی نقشهای مدیریتی ارشد بیان می شود که در حال حاضر تنها 77 نفر از 394 معاونت ارشد شرکت اینتل زن هستند.
در پایان، طبق یافتههای نظرسنجی، احتمال ارتقای زنان به درجات بالاتر 15 درصد کمتر از مردان است و با روند فعلی، بیش از یک قرن طول میکشد تا برابری جنسیت در سطوح مدیریت ارشد سازمانها رعایت شود. پیام این موضوع برای شرکتها چیست؟ تلاش زیادی در این زمینه باید صورت گیرد و این تلاش باید در سطوح ارشد شروع شود. با اینکه سه چهارم شرکتهای بررسی شده در تحقیق لیناین و مککینزی، مقابله با تبعیض جنسیتی را اولویت مدیریتی خود میدانستند، اما تنها یک سوم مردان و زنان اعتقاد دارند پیشرفت زنان اولویت مدیر مستقیم آنها است؛ پدیدهای که شلی کورل، استاد دانشگاه استنفورد آن را «میانه منجمد» مینامد. به عقیده دکتر کورل، کلید ذوب کردن میانه منجمد این است که «مدیران را متوجه کنیم برخی از رفتارهای آنها بهطور ناخودآگاه برای پیشرفت زنان مانعتراشی میکند.» اما با توجه به دیدگاههای قطبیشده در محیط کار، این کار آسانی نیست. تعداد 86 درصد مردان گفتهاند زنان به اندازه مردان یا حتی بیشتر از آنها فرصت پیشرفت شغلی دارند. این در حالی است که 57 درصد زنان با این موضوع موافقند.
تاریخ چاپ در سایت دنیای اقتصاد: 18 مهر ماه 1394
منبع عکس:اینترنت
حک و اصلاح: مدیریت سایت
* به نقل از مشرق نیوز در کشور انگلستان دو هفته مرخصی زایمان برای پدرها در نظر گرفته شده است. در سوئد پدر و مادرها از 16 ماه مرخصی زایمان همراه با حقوق استفاده میکنند. در استونی نیز پدر و مادرها از 18 ماه مرخصی زایمان استفاده میکنند، اما مرخصی با حقوق تنها به یکی از والدین تعلق میگیرد. در نروژ 56 هفته مرخصی همراه با حقوق برای پدر و مادر در نظر گرفته شده که پدرها حق استفاده از 18 ماه مرخصی را پس از ماه سوم تولد نوزاد دارند. در ایالت کبک کانادا مرخصی زایمان پدران 3 تا 5 هفته و معروف به «Daddy quota» است که این مرخصی قابل انتقال به مادر نیست و مردان کانادایی نیز استقبال خوبی از این مرخصی کردهاند. این در حالی است که در غالب کشورهای آسیایی مانند چین، کره جنوبی، ژاپن، افغانستان، عراق و آذربایجان پدرها مرخصی زایمان ندارند.
متن کامل این مطلب را به پیوست بخوانید
http://www.donya-e-eqtesad.com/news/942848/#ixzz3oGSWUk7q
ارسال نظرهای شما :