خلق ارزش از اینترنت اشیا  در کنار مدیریت دستگاه‎ها مستلزم مدیریت روابط هم است. یافته های موسسه MIT با موضوع «تاثیرات اینترنت اشیا بر فرآیندهای مدیریتی» و  انواع روابط با ذی‌نفعان کلیدی سازمان در عصر دیجیتال را با هم می خوانیم.

همان طور که قبلا گفتیم، اینترنت اشیاء یا به زبان ساده تعامل دستگاه های هوشمند  یا Internet of Things عبارتی است که برای اولین بار توسط  کوین اشتون در سال 1999 ابداع شد.اینترنت اشیاء، یک مفهوم جدید در فناوری است که به این موضوع اشاره دارد که دستگاه های مختلف یا اصطلاحا ماشین ها را با استفاده از سنسورها، محرک ها، و فناوری های تبادل داده که در درون شیء نصب شده است، از حالت معمولی به «هوشمند» تبدیل نماید. درسال 2013 موسسه مکنزی، در گزارشی اعلام کرد که اینترنت اشیاء یکی از فناوری های ساختار شکن یا متحول کننده بازارها، در مقیاس کلان اقتصادی خواهد بود. موسسه مکنزی، پیش بینی می کند که اثر جهانی اینترنت اشیاء می تواند تا سال 2025 سالانه به بیش از  6 تریلیارد دلارهم برسد.

اما خلق ارزش از اینترنت اشیا به اندازه مدیریت دستگاهها مهم بوده و مستلزم مدیریت روابط هم است. در یکی از مطالعات سالانه موسسه MIT با موضوع «تاثیرات اینترنت اشیا بر فرآیندهای مدیریتی» به اين موضوع پرداخته شده است. یافتههای این پژوهش عبارتند از:

اینترنت اشیا تنها بر اتصال دستگاهها دلالت ندارد، بلکه به ارتباطاتی اشاره می‌کند که میان سازمان و مشتریان، تامین‌کنندگان و رقبایش شکل گرفته است.

خلق ارزش به واسطه اینترنت اشیا، به شدت با مقوله اشتراکگذاری اطلاعات با سایر سازمانها در ارتباط است.

سازمانهایی که از قابلیتهای تحلیلی قوی برخوردارند، سه برابر بیش از سایرین با احتمال خلق ارزش به واسطه توسعه اینترنت اشیا روبه‌رو هستند.

برخلاف سایر پروژههای فناوری اطلاعات، گسترش پروژههای اینترنت اشیا ممکن است به افزایش مقیاسهای غیراقتصادی منجر شود.

مدیران، مسائل امنیتی بالقوه مرتبط با رشد شبکهدستگاههای متصل را جدی نگرفتهاند.

اصطلاح اینترنت اشیا بر ارتباطات میان اشیا، حسگرها و دستگاههای مبادلهکننده اطلاعات دلالت دارد. با این حال، مدیریت جریان اطلاعات حاصل از این دستگاهها اغلب به معنی برقراری ارتباط به روشی تازه و پیچیدهتر با طیف گستردهای از سازمانها است. مدیریت دستگاههای متصل علاوه بر این، به معنی مدیریت انواع جدیدی از روابط با ذی‌نفعان کلیدی سازمان است.

جریان داده میان سازمان‌ها

دو سوم (۶۶ درصد) شرکتکنندگان در نظرسنجی که همگی نقش فعالی در پروژههای مرتبط با اینترنت اشیا داشتهاند، معتقد هستند که سازمانها اطلاعات را از مشتریان، تامینکنندگان و رقبا دریافت یا به آنها ارسال میکنند. دادههای حاصل از اینترنت اشیا به طرق مختلف از اکوسیستم یک سازمان خارج میشوند. اولویت در تبادل اطلاعات در وهله اول با مشتریان و سپس تامین‌کنندگان و رقباست. بنا بر این، به اشتراکگذاری اطلاعات حاصل از اینترنت اشیا روندی دو طرفه است و این تبادل اطلاعات به عمیق تر شدن روابط میان سازمانها وکشف روابط جدید منجر میشود.

راهی برای ایجاد پیوندهای میان سازمانی

بر اساس مصاحبههای انجام شده با مدیران اجرایی پروژههای اینترنت اشیا، روشن شده است ‏که مدیریت شبکهای از دستگاههای متصل، تاثیر قابل‌‏توجهی بر روابط یک سازمان با مشتریان و تامین‏کنندگان آن دارد. با وجود دستگاههای متصل به اینترنت، سازمانها میتوانند تجربیات جدیدی را برای مشتریان خود رقم بزنند. شرکت واش  (WASH Multifamily Laundry) را در نظر بگیرید. این شرکت خدماتی مستقر در کالیفرنیا شبکه گسترده این شرکت متشکل از صدها هزار ماشین لباسشویی، خشککن، دستگاههای فروش خودکار و سیستمهای پرداخت متصل به هم است که به ۷ میلیون مشتری خدمت‌رسانی میکنند. این شرکت  سالانه 7/ 1 میلیون درخواست را در بیش از ۷۵ هزار نقطه از ایالات متحده و کانادا پردازش میکند.  دستگاههای واش حجم گستردهای از اطلاعات را تولید میکنند که با هدف خلق ارزشها برای این شرکت، مشتریان آن و تامین‌کنندگانش مورد تجزیه ‌و ‌تحلیل قرار میگیرند. شرکت واش به کمک دادههایجمع ‏آوریشده از دستگاه‏هایی که در اختیار مشتریان قرار دارد توانسته است تعمیر و نگهداری پیشگیرانه‏ را برای دستگاههای خود برنامهریزی كند. روشن است که مشتریان خانگی اطلاعات کافی برای پیش‌بینی و برآورده ساختن نیازهای تعمیر و نگهداری دستگاه های خود را ندارند. همچنین، پروژههای اینترنت اشیا به پیوندهای میانسازمانی با برخی شرکای سرسخت نظیر دولت و رقبا و جذب استعدادهای برترشده است.

همکاری با رقبا

سازمانهایی که پروژههای اینترنت اشیا را مدیریت میکنند اطلاعاتی را با رقبای خود به اشتراک میگذارند یا حتی دادههایی را از آنها دریافت میکنند. ۲۲ درصد از این سازمانها فعالانه در حوزه اینترنت اشیا حضور دارند. در میان این سازمانها، دوسوم شرکتهای به اشتراک گذارنده اطلاعات، اطلاعاتی را با رقیب خود مبادله می کنند.اما به نظر شما دلیل نیاز به اشتراکگذاری اطلاعات چیست؟ کریس مک فارلین، مدیر‌عامل شرکت PrintFleet، تولیدکننده نرمافزارهای ارزیابی و مدیریت چاپگر در کانادا، اشاره میکند که به اشتراکگذاری اطلاعات برای هر شخصی ارزشمند و مفید است. شرکت PrintFleet دادههایی را از شبکه چاپگرهای متصل در شرکتهای تولیدکننده قطعات اصلی، توزیعکنندگان و فروشندگان تجهیزات چاپ گردآوری میکند. به اشتراکگذاری داده در میان رقبا به واسطه ایجاد تجربیات و تواناییهای مربوط به خلق ارزش برای کسبوکار، روز به روز در حال افزایش است. برای مثال، ۲۱ درصد از سازمان‌هایی که از اینترنت اشیا به مدت بیش از دو سال استفاده کرده‌اند، اطلاعاتی را در اختیار رقبای خود قرار داده‌اند. ۲۶ درصد از کسب‌وکارهایی که با رقبای خود تبادل اطلاعات داشتهاند، در خلق ارزش برای کسبوکار خود با مشکل روبه‌رو نبودهاند. این میزان در میان کسب وکارهایی که تبادل اطلاعاتی با رقبای خود نداشتهاند ۱۷ درصد است. این آمار برای نتیجهگیری قطعی چندان کافی نیستند، اما در نهایت نشانههایی را از تاثیرات تبادلات دادهای بر خلق ارزش و بهبود عملکرد در بر دارند. در واقع، سازمان‌هایی که دارای قابلیت‌های تحلیلی قوی، خوب یا بسیار عالی هستند، احتمالا داده‌های بیشتری را ارسال می‌کنند (23 درصد) و دریافت داده‌ بیشتری (20 درصد) از دستگاه‌های رقبا دارند.

 همکاری با دولت

اینترنت بعنوان یکی از ستونهای اصلی تمدن بشری شامل زیرساخت‌ها، بدنه دولتی و پروتکل‌های پذیرفته‌شده طولانی مدت است. با اینحال، در توسعه اینترنت اشیا بر جوانب دیگری تمرکز شده است. بسیاری از سازمان‌ها که در زمینه پروژه‌های توسعه اینترنت اشیا فعالیت میکنند، علاوه بر همکاری با نهادهای بخش دولتی به نهادهاي خصوصي نيز توجه دارند.شرکت‌هایی مثل AT&T، سیسکو، اینتل، مایکروسافت، موتورولا و گروه فناوری زبرا در قالب پروژه Array of Things smart-city که توسط موسسه آزمایشگاهی Argonne و دانشگاه شیکاگو آغاز شده است، همکاری‌های مشترکی دارند. شرکت‌های مذکور تخصصهای خود در زمینه مهندسی و خدمات را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و در عوض تجارب دست اولی از مشکلات موجود بر سر راه توسعه پروژه‌های اینترنت اشیا را دریافت می‌کنند.

در پروژهArray of Things ، دولت نقش مهمی در توسعه دانش اولیه مورد نیاز برای تسهیل فرآیند توسعه را بر عهده دارد. اما نهادهای وابسته به دولت نیز نقش‌های تاثیرگذاری بر عهده دارند. برای نمونه مشارکت بخش‌های دولتی یا خصوصی در آمستردام چارچوبی متفاوت دارد: این شهر از اطلاعات برگرفته از سامانه‌های موقعیت‌یاب جهانی(GPS) تلفن‌های همراه و سیستم‌های ناوبری استفاده می‌کند. به طور مشابه سیستم OnStar شرکت جنرال موتورز نیز اطلاعاتی از موقعیت وسایل نقلیه را گردآوری می‌کند. سیستم مذکور در صورتی که خودرو خارج از کنترل راننده به سمت مخالف جاده حرکت کند یا به خودروهای اطراف خود بیش از اندازه نزدیک شود، اخطارهایی را به راننده ارسال می‌کند. جنرال موتورز این اطلاعات را با اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراه‌ها به اشتراک می‌گذارد. در این نمونه نقش دولت چیزی بیش از تامین هزینه‌های کسب دانش اولیه است و می‌توان دولت را ذی‌نفع مستقیم اطلاعات سیستم‌های شرکت جنرال موتورز قلمداد کرد. البته جا دارد در اینجا از پروژه شهر دیجیتالی گوگل  هم یادی بکنیم.

همکاری با استعدادهای برتر سایر سازمان‌ها

با توجه به پیچیدگی‌های ناشی از افزوده شدن‌ حسگرها و داده‌های آنها به محصول سازمان‌ها و فرآیندهای عملیاتی آنها، بسیاری از کسب‌وکارها نیازمند مهارت‌های خاص برای بهره‌برداری از منافع پروژه‌های اینترنت اشیا هستند. ورود به عرصه اینترنت اشیا برای تولیدکنندگان قدیمی به معنای به آغوش کشیدن جهانی ناآشنا از تکنولوژی‌های جدید است. بسیاری از شرکتها دانش فنی مناسبی در خصوص مدیریت پروژه‌های اینترنت اشیا ندارند. ۴۹ درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجی اشاره کرده‌اند که به منظور بهره برداری از اینترنت اشیا، باید تخصص‌های اولیه لازم را کسب کنند. بیش از نیمی (۵۶ درصد) مدعی هستند که سازمان‌های مجهز به دانش اینترنت اشیا، نیروی انسانی مورد‌نیاز خود را از میان استعدادهای برتر این حوزه ازسایر سازمان‌ها انتخاب می‌کنند. علاوه بر این، ۴۳درصد این افراد دانش و تخصص اینترنت اشیا را از طریق حضور در سازمان‌هایی که توسعه‌دهنده اینترنت اشیا هستند، به دست می‌آورند.

 توصیه‌هایی برای مدیران

در حالی که مولفه‌های بسیاری در موفقیت پروژه‌های اینترنت اشیا دخیل هستند، مدیران باید سه عامل کلیدی را در مراحل اولیه پروژه‌های خود مورد توجه قرار دهند: مهارت‌های تحلیلی قوی، اشتراک اطلاعات و ایجاد‌ آمادگی در مشتریان برای برقراری ارتباطات مطلوب با دستگاه‌های متصل به اینترنت. خلق ارزش از اینترنت اشیا بر چیزی بیش از مدیریت دستگاه‌های متصل یا مدیریت جریان‌های اطلاعات بستگی دارد. هر چه تجربه سازمان‌ها در تعامل با فناوری اینترنت اشیا بیشتر می‌شود، بیشتر در دام شبکه‌هایی از روابط سازمانی گرفتار می‌شوند که مستلزم تخصیص منابع و مدیریت دقیق است. خلق ارزش از طریق اینترنت اشیا به اندازه ضرورت تعمیر و نگهداری از دستگاه‌های متصل به اینترنت به فرآیندهای حفظ و توسعه روابط سازمانی نیز وابسته است.

 تقویت مهارت‌های تحلیلی: از آنجا که دستگاه‌های متصل به اینترنت نیاز به مدیریت حجم نامحدودی از اطلاعات را به وجود آورده و استانداردها و زیرساخت‌های پشتیبانی کننده از اینترنت اشیا در مراحل اولیه تکامل خود هستند، از این رو مدیران باید اهمیت گسترش دسترسی به مهارت‌های تحلیلی را به خوبی درک کنند. برخورداری از مهارت‌های تحلیلی قدرتمند در حوزه اینترنت اشیا، به سه دلیل ارزشمند است. نخست اینکه، بر اساس یافته‌های حاصل از مطالعات MIT، کسب مهارت‌های تحلیلی همبستگی بالایی با توانایی یک سازمان در کسب ارزش از طریق اینترنت اشیا دارد. دوم اینکه، برخورداری از مهارت‌های تحلیلی سازمان‌ها را در شناسایی مشکلات امنیتی ناشی از مراحل اولیه توسعه اینترنت اشیا کمک بسیاری می‌کند. سوم اینکه مهارتهای تحلیلی قوی توانایی سازمان را در پشتیبانی از روابط میان سازمانی برای به اشتراک‌گذاردن اطلاعات افزایش میدهد.

سایر ملاحظات

آمادگی وشناسایی بهترین روشهای به اشتراک گذاری اطلاعات و انتخاب افراد یا نهادهای طراحیکننده، ناظر و تنظیم کننده این روشها، چالش های مهمی هستند که مستلزم شکل جدیدی از تعاملات با واحدهای حقوقی و فناوری اطلاعات است. بعلاوه، خرید برخی گونههای خاص از دستگاههای متصل به اینترنت برای معدودی از مصرفکنندگان امکان‌پذیر است. در واقع، برخی مصرفکنندگان شاید تمایلی به استفاده از نسخه‏های متصل به اینترنت برخی اشیا نداشته باشند. حمایت از تقاضای موجود برای دستگاه‏های متصل به اینترنت و درک آن پیچیدهتر از سایر محصولات موجود در بازار خواهد بود. از آنجا که برخی از این محصولات در آینده نیازمند ارتقای نرم‏ افزاری یا حتی سخت ‏افزاري خواهند بود، توسعه تعاملات با مشتری به یکی از مهمترین دغدغه‏ های کسبوکارهای تولیدکننده محصولات متصل به اینترنت تبدیل خواهد شد. افزون بر این ممکن است دستگاههای متصل به اینترنت به داده‌های بیشتری از سازمانهای جدید نیاز پیدا کنند. بنابراین سنجش میزان دسترسپذیری چنین دادههایی باید در ابتدای پروژه انجام شود. برخورداری از مهارتهای قوی تحلیل اطلاعات به معنای موفقیت بلندمدت نيست، بلکه آن‌طور که از بررسیهای سال ۲۰۱۶ برمیآید موضوع مدیریت روابط، مولفهای کلیدی در موفقیت پروژههای اینترنت اشیا است.

منبع اصلی: sloanreview.mit.edu

ترجمه : دنیای اقتصاد، مورخ 17 آبان 1395 با تلخیص و تغییرات

در صورت تمایل، متن کامل را اینجا بخوانید.

ارسال نظرهای شما :

نظری ثبت نشده است.