معتقدیم بازگشت جوانان نخبه ای که رفته اند راه توسعه ایران عزیز ما را می گشاید. ایجاد انگیزه در جوان نخبه ایرانی برای ماندن در این آب و خاک و مهاجرت معکوس نخبه ها، راهی است که لاجرم برای توسعه باید پیموده شود.
دیباچه:
در روزی که این متن بر روی سایت بارگذاری میشد و روزهای بعد، متاسفانه خبر درگذشت خانم مهسا امینی و بعدا چند دختر نوجوان دیگر و حوادث تلخی از دانشگاه صنعتی شریف و سایر دانشگاهها منتشر شد که راه را برای نوشتن ازماندن جوانان و بازگشت نخبه ها دو صد چندان سخت نمود ولی با این حال، چاره ای جز ادامه کار و زندگی به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانی نیست. با تسلیت به ایران و خانوادگان داغدار، بیراه نیست اگردر آغاز کلام، خواستار کاهش فشار بر قشر تحصیل کرده و نخبه این آب و خاک و توقف رویه فعلی در این زمینه باشیم.
دلایل و آمار مهاجرت از ایران
از سیاست ها و آینده اقتصادی مبهم در دوره های گذشته تا امید به رفع تحریم ها، بازتحریم آمریکا، شروع همه گیری کرونا همگی از مسائل تاثیر گذار در این زمینه هستند. مهاجرت به خصوص در قشر تحصیل کرده و افراد نخبه از می تواند به دلیل مشکلاتی مانند اقتصادی، امنیتی و یا سیاسی رخ دهد. عمده دلیل فرار مغزها در ایران و یا کشورهای دیگری که این عامل در آنها وجود دارد، عوامل متعددی را شامل می شود از جمله حکومت داری، برخی محدودیت ها در بخش سیاسی و اجتماعی، نقض حقوق بشر، چشمانداز تیره اقتصادی، فساد، عوامل اجتماعی و جمعیتی.
لازم بذکر است طی یکی دو سال اخیر علاوه بر موارد فوق، اجرایی شدن طرح صیانت، فیلترینگ و بستن فضای مجازی باعث بروز مشکلات اجتماعی زیادی شده است. به نحوی که سایر کشورها اقدام به جذب جوانان نخبه ایرانی نموده اند تا حدی که به تازگی اقتصاددانان مطرح کشور اخطار نمودند در پیچ خطرناکی قرار داریم.
در رابطه با آمار مهاجرت از ایران آماری در سال 2018 توسط موسسه جهانی گالوپ منتشر شد که در آن رتبه ایران از لحاظ جذابیت برای ماندن یا مهاجرت به این کشور، رتبه 87 ام را از بین 150 گرفته بود. البته این آمار با فیلتر جوانان، در رتبه 77 جهانی بوده است.
از سوی دیگر به آماری قابل توجه از بنیاد ملی نخبگان نیز اشاره کرد. بنا به این اطلاعات در حدود 31 درصد از رتبه های 1 تا 100 و نیز در حدود 22 درصد از رتبه های زیر 1000 کنکور سال های 1380 تا 1394 به خارج از کشور رفته اند. در یک جمع بندی کلی راجع به آمار مهاجرت از ایران باید گفت وضعیت ایران در این زمینه نامطلوب ارزیابی می شود.
ایران یکی از کشورهای مهاجرفرست است که البته بنا به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این حوزه آمار و دیتابیس/ بانک اطلاعاتی دقیق و قوی وجود ندارد. با این حال هرساله 300 هزار مهاجر از ایران خارج می شود. تا سال 2019، جمعیت کل ایرانیان خارج از کشور در حدود 1.9 میلیون نفر بوده است و کشورهای امارات، آمریکا، کانادا، آلمان، انگلیس و ترکیه بیشترین آمار مهاجرین ایرانی خارج از کشور را دارند.
مهاجرت معکوس چیست؟
منظور از این عبارت، برگشت داوطلبانه ایرانیان مهاجربه کشور و یا تمایل آنها به انجام این کار می باشد. پدیده مهاجرت معکوس به ایران معمولا زمانی به بالاترین حد خود خواهد رسید که کشور بتواند از نظر فعالیت های اقتصادی، امنیت و پیشرفت فرهنگی و سیاسی به یک سطح مطلوب برسد. اگرچه، رویکرد دولت سیزدهم آن است که ایرانیان خارج از کشور برگردند. با این حال بیشتر بازگشتها به صورت موقتی است و جهت بازدید از خانواده در یک دوره زمانی کوتاه انجام می شود. بنابراین نمی توان آن را جزوی از آمار مهاجرت معکوس به ایران دسته بندی کرد.
مهاجرت معکوس از دید آمارها
در بخش متخصصین و فارغ التحصیلان، افزایش مهاجرت معکوس به ایران دیده می شود که در بین سال های 2015 – 2020 روند صعودی خوبی داشته است. در این قسمت جمعیت بازگشت از تراز 100 نفر در سال 2015 به میزان 1500 نفر در سال 2020 رسیده است. البته در کنار این آمار باید به میزان رشد مهاجرت دانشجویی ایران نیز در این دوره نیز اشاره کرد. در این رابطه باید گفت آمار 4 هزار در سال 2011 به تراز 21 هزار دانشجو در سال 2018 افزایش یافته است.
شاید یکی از دلایل رشد نرخ بازگشت مهاجرین به ایران در میان متخصصین، برنامه های حمایتی دولت در این زمینه بوده است. به گفته دکتر سورنا ستاری، معاون (اسبق) علمی و فناوری ریاست جمهوری، تا مهرماه ۱۴۰۰ در برنامه بنیاد ملی نخبگان ۲۶۰۰ دانشجو از ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا به کشور بازگشتهاند که این موضوع، اتفاق بزرگی است؛ البته حدود ۲۵ درصد این افراد در دانشگاهها مشغول به فعالیت میشوند و بیشتر آنها در شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهایی که برخی خودشان تاسیس کردهاند، فعالیت خواهند کرد.
در یک جمع بندی باید گفت برگشت مهاجرین ایرانی به داخل کشور در غالب موارد برای کسانی است که به صورت تحصیلی خارج شده اند. در میان این دسته از افراد نیز عدم سرمایه منجر به بازگشت آنها شده است.
چه بایستی کرد؟
گرچه به زعم برخی، مهاجرت معکوس فرصتی طلایی برای اقتصاد ایران قلمداد شده است ولی تحقق آن، در کنار اجرایی شدن وعده ها و برنامه های دولت، نیازمند بسترسازی مناسب است. به گزارش رصدخانه مهاجرت ایران به عنوان اولین نهاد پژوهشی کشور در زمینۀ تحلیل دادههای مهاجرتی، مسئله اصلی این است که ما نباید گسترش پدیده مهاجرت در ایران را تنها به فاکتورهای آماری گره بزنیم، برهمین اساس، نیازمند موارد زیر هستیم:
1- ارائه یک تحلیل جامع از عوامل پیشران مهاجرت از کشور– با کمک این تحلیل، می توانیم به نگهداشت نیروی نخبه و متخصص خود بپردازیم. از آنجایی که مهاجرت افراد ماهر باعث میشود سمت تقاضای بازار نیروی انسانی در بخش دانشبنیان دچار کمبودهایی شود، باید ظرفیتهای جذب و بکارگیری نیروی فارغالتحصیل نخبه را در تمامی عرصههای اقتصادی افزایش دهیم.
2- توجه به واقعیت های اقتصادی- متاسفانه ظرفیت جذب و بکارگیری نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در صنایع و شرکتهای بزرگ کشورو در بخشهای مهم اقتصادی، هنوز بسیار پایین است و حجم زیادی از جذب نیرو در کشور به شرکتهای دانشبنیان و موسسات نوپای کوچک و متوسط اختصاص دارد.
3- نبود توازن نیروی انسانی در عرضه و تقاضای بازار کار وسطح آموزشهایی که پیش از دانشگاه و بعد از آن به افراد داده میشود. این آموزشها بروز نیست و مفاد آموزشی منطبق با نیازهای روز جامعه، صنعت و خدمات طراحی و پردازش نشده است. این معضل یعنی بروز نبودن آموزش در فضای آکادمیک در کشور، معضل بزرگتری را در بخش عرضه بازار کار بهوجود میآورد، اینکه از نظر کمی، نیروی انسانی قابلتوجهی داریم، اما افرادی که دارای مهارت کلیدی باشند تا بتوانند در صنایع و خدمات امروز کاربردیتر عمل کنند، کم هستند.
4 و 5- تحریم و دستمزد- اعمال تحریمها مشکلات اقتصادی را در کشور پررنگتر کرده است و این امر باعث شده مسائل معیشتی برای کل نیروی کار در ایران تبدیل به یک دغدغه اساسی شود؛ از طرفی چون در بازارهای جهانی کار، برای جذب نیروهای انسانی، حقوق بسیار قانعکنندهتری در نظر میگیرند، این تفاوت در سطح حقوق و دستمزدها باعث میشود که نیروی کار ماهر و متخصص ایرانی نسبت به مهاجرت و فعالیت در بازارهای فرامرزی تمایل داشته باشد. لازم به ذکر است، درحالحاضر نیروی کار ایرانی جزو یکی از ارزانترین نیروهای کار در دنیا است، در واقع، میتوانند با جاذبههای مالی که آن سوی آبها ایجاد میشود، نیروی کار کاربلد و حرفهای ایران را وسوسه و اغوا کنند.
از آنجایی که کشورهای مقصد مهاجران، نیاز مبرمی به نیروی انسانی بهویژه ماهر و تحصیلکرده دارند، این کشورها رویکرد اصلی خود را برمبنای تقویت بازار کار از منظر جذب نیروی انسانی از دیگر کشورها گذاشتهاند. این در حالی است که در کشور ما فرصتهای جذب نیروی انسانی ماهر وضعیت مناسبی ندارد.
کلام پایانی:
به نظر می رسد وجه اصلی تولید مبتنی بر محصولات دانشبنیان واشتغالآفرین به بخشهایی مربوط میشود که سهم اندکی در اقتصاد دانشبنیان دارند. مثلا هنوز در کشاورزی، اقتصاد دانشبنیان سهم بسیار پایینی دارد. در دیگر صنایع بزرگ و مادر ما هم اینگونه است. بیشتر این صنایع سرمایهبر هستند تا فناور و دانشمحور. بطور خلاصه و در کل، معضل اصلی در بطن اقتصاد ما نهفته است که باعث شده است، امکان بهرهگیری از نیروی انسانی خود را نداشته باشیم، چرا که اقتصاد ما برمبنای درآمدهای نفتی است نه نخبگان و محصولات دانشبنیان.
از اینکه نظرات ارزنده خود را با ما در میان می گذارید، سپاسگزاریم.
منابع مطلب: سایت دنیای اقتصاد، خبرگزاری ایسنا، تسنیم، رصد خانه مهاجرت ایران و اقتصاد نیوز
منبع عکس: اینترنت، سایت k1inusa
ارسال نظرهای شما :