در خصوص توسعه کارکنان در مدیریت منابع انسانی صحبتهای زیادی مطرح شده است. تلقی عمده تصمیم گیرندگان در باره توسعه کارکنان محدود به کلاسهای آموزشی و از این قبیل است و بسیاری از فعالیتهای خلاقانه که منتج به توسعه شخصی و حرفه ای کارکنان می شوند، کمتر مورد توجه قرار می گیرند. در حالی که روشهای جدید توسعه کارکنان در بسیاری از موارد هزینه اضافی به سازمان تحمیل نکرده و در همان حال از اثربخشی بالاتری برخوردار هستند. این همان چیزی است که کسب و کارها از منابع انسانی نوین یا منابع انسانی شرکتیار* (HR Business Partner)  انتظار دارند. این نوشتار به معرفی برخی از مهمترین این روشها می پردازد که می تواند به راحتی توسط مدیران مستقیم کارکنان و واحدهای منابع انسانی به کار گرفته شوند.

فعالیتهای توسعه کمک می کنند تا کارکنان مهارتهایشان را ارتقا داده و دانش فعلی شان را به روز رسانده  و بدین ترتیب به طرز مؤثرتری در موفقیت سازمان مشارکت کنند؛ ضمن اینکه برای به عهده گرفتن مشاغل کلیدی آینده آماده شوند. آموزش و فعالیتهای توسعه کارکنان از ایشان منبعی قابل اتکا برای آینده سازمان ساخته و به آنها انگیزه می دهد که در کار خودشان بهترین باشند. توصیه می کنیم برخی از آموزه های استیو جابز در این مورد را هم بخوانید. آموزشهای مرتب، کارکنان را در برابر تغییرات پیش بینی نشده در سیستم و شرایط پیش بینی نشده ناسازگار آماده خواهد کرد.

شیوه هایی برای توسعه کارکنان

  • کمیته های مختلفی با عضویت کارکنان متنوع با مهارتهای مختلف شکل دهید. ازکارکنان دعوت کنید تا بخشی از کمیته ای شوند که در آنجا می توانند ایده ها، دانش و آموخته های جدیدشان را به اشتراک بگذارند. این کمیته ها به کارکنان کمک می کنند تا یخهای ارتباطی بینشان را بشکنند و به هم نزدیکتر شوند. به اشتراک گذاشتن اطلاعات یکی از بهترین راههای کسب دانش و مهارتهای جدید است. بگذارید کارکنان از هم بیاموزند. اگر کسی با ایده یا مفهومی درخشان پیش آمد، از او تقدیر کنید. قدرشناسی از کارکنان  به افزایش رضایت شغلی آنها می انجامد.
  • کارکنان را تشویق کنید تا در کنفرانسها و سمینارهای مرتبط با شغل و مهارتشان شرکت کنند. نگذارید که در دوره های آموزشی غیرمرتبط با شرح مشاغل و سازمان شرکت کنند. از آنها بخواهید که خلاصه ای از آنچه در کنفرانس ارائه شد، به همکارانشان ارائه دهند. مطمئن باشید در آموختن دانش توسط ایشان مشکلی پیش نخواهد آمد. کارکنان هم می توانند خلاصه ای از آنچه که آموخته اند را ارائه دهند.

 

  • کارکنان از پیشامدهای جدید در شغل، چیزهای زیادی می آموزند. وقایع حساس را یادداشت کرده و با کارکنان مرتبط به اشتراک گذارید. هر واقعه ای که در آن کارمندی هوش فوق العاده ای از خود بروز داده و از ایده های نوآورانه اش استفاده کرده و مهارتش را برای پیدا کردن راه حلی برای مشکل به کار برده را بدین منظور انتخاب کنید. به عنوان نمونه شکایتی که توسط مشتری مطرح شده و توسط کارمند ختم به خیر شده را یادداشت کرده و با همکاران مطرح کنید. حتی مشکلاتی که خوب اداره نشده اند هم قابلیت مطرح شدن دارند. یادداشتی شامل مهارتهای لازم و آموختنی که می توانند به کارمند در عملکرد بهتر کمک کنند، تهیه کنید. کارکنان را برای دیدار با مشتری یا بازدید از سایت و از این قبیل به بیرون از شرکت ببرید. یک مدیر واحد هر از گاهی می تواند اعضای تیمش را به منظور آگاهی از موارد مورد نظر در جلسات با مشتری شرکت دهد. دیدار از سایت عملیاتی می تواند به کارکنان کمک کند تا درک بهتری از مسئولیتهای شغلشان و کارهای روزمره پیدا کنند. به اعتقاد ما،  استخدام افراد شایسته نقش اساسی در این فرآیند بازی می کند و آموزش هرگز نمی تواند جای خالی شایستگی شغلی را رفع نماید.

 

  • کارشناسان منابع انسانی با همکاری مدیران بایستی دستورالعملها، روشهای اجرایی راهنما، چک لیستها و خط مشی های سازمانی را در اختیار کارکنان قرار دهند تا آنها بدانند که چه انتظاری از آنها در سازمان می رود. حیطه های کلیدی مسئولیت کارکنان را همراستا با سطح دانش، علائق، تخصص و پیش زمینه شان طراحی کنید.

 

  • مدیر واحد می تواند مسئولیتهای اضافه ای را بر عهده کارکنانش بگذارد. کارکنان را نسبت به عملکرد تیم پاسخگو کنید. هر کارمندی ممکن است بخواهد چالشهای اضافه ای را در سازمان بر عهده بگیرد. همین که کارمندی تواناییهایش را در زمینه ای نشان داد، مسئولیتهای اضافه ای به او بدهید.

 

  • چرخش شغلی هم می تواند به کارمند در توسعه و استفاده از مهارتهایش کمک کند. می توان از کارکنان خواست که در حیطه ها و واحدهای مختلف به صورت موقت فعالیت کند. اگر کارکنانتان می خواهند مهارتهای جدیدی کسب کنند، از آنها بخواهید که همکارانشان را دنبال کرده و از توانایی ها و ارشاداتشان بهره مند شوند. این چنین فرآیندی در منابع انسانی در سایه قرار گرفتن (Job Shadowing)’ خوانده می شود و به وضعیتی اطلاق می شود که کارمندی مشارکت زیادی در یک شغل ندارد، ولی به طور مؤثری از همکارانش می آموزد.

 

  • از کارکنان بخواهید تا در تیمها کار کنند. هر فردی محدوده تخصصی خودش را دارد. به کارکنان اجازه دهید که از دانش و تجربه همدیگر بیاموزند. کارکنان را برانگیزید تا به یکدیگر کمک کرده و مهارتهای جدیدی یاد بگیرند.کارشناسان منابع انسانی یا مدیران واحدها می توانند مواد آموزشی مهم، گزارشها، مقالات و نشریات تخصصی را به عنوان یادآوری های آموزشی بین کارکنان دست به دست کنند.
  • فرصتهای آموختن کافی به کارکنان ارائه کنید. از آنها بخواهید وظایفی که تاکنون انجام نداده اند را انجام دهند. در اینگونه موارد کارکنان با پذیرش وظایف جدید با چالشهای جدیدی روبرو خواهند شد که از آنها میتوانند نکات کاری بیشتری را یاد بگیرند.سرپرستان بایستی همچون ارشد و پیشکسوت با اعضای تیم رفتار کنند. بودن آنها در آن موقعیت و کمک به کارمندان در جهت یادگیری از اشتباهات احتمالی آنها به معنی کمک به رشد حرفه ای کارکنان است. به اعتقاد جک ولش، افرادی که اشتباه میکنند جسارت این را دارند که بیش از افراد معمولی باشند. بنابراین آنها را باید حمایت کنید و سعی نکنید آنها را نادیده بگیرید. به کارکنان انگیزه دهید تا در دوره های آنلاین و برنامه های آموزشی از راه دور که می توانند در طی کارراهه و مسیر شغلی کمک کننده باشند، ثبت نام کنند.
  • ارزیابی عملکرد هم می تواند در توسعه کارکنان کمک کند. در ارزیابی و مدیریت عملکرد، مدیران و سرپرستان عملکرد اعضای تیمشان را ارزیابی کرده و بازخوردهای دائمی و ضروری را ارائه می دهند. نتایج ارزیابی می تواند در تشخیص نقاط ضعف و نحوه تقویت آنها کمک کند.

مورخ 3 شهریور 1395- برگرفته از سایت isurvey 

* البته این واژه یک پست سازمانی در شرکتهای خارجی هم هست. 

به اعتقاد ما، کارکنان هم بایستی حق ارزیابی مدیران و سرپرستان خود و سایرین یا ارزیابی 360 درجه را داشته باشند. نظر شما چیست؟

ارسال نظرهای شما :

نظری ثبت نشده است.