براساس یافته های تحقیقی که اخیرا با حمایت مالی Harvard Business Review انجام یافته هوش هیجانی مدیران ارشد شرکتهای بزرگ آمریکایی در سطح بسیار پایینی ارزیابی شده است. به گزارش سایت TLNT براساس تحقیقی *که اخیرا توسط Interact/Harris Poll  و با حمایت مالی Harvard Business Review   انجام یافته 1000 نفر از کارکنان شرکتهای بزرگ آمریکایی به این سوال پاسخ دادند که بزرگترین مشکل آنها با مدیرشان چیست؟  بر اساس یافته های این تحقیق هوش هیجانی** مدیران ارشد این شرکتها که همگی از شرکتهای بزرگ و مطرح هستند در سطح بسیار پایینی ارزیابی شده است. این تحقیق اهمیت مهارتهای ارتباطی  در ایجاد و حفظ تعلق سازمانی را نشان می دهد.به عبارت دیگر هر چقدر مهارتهای ارتباطی مدیران افزایش یابد به تبع آن میزان تعلق سازمانی کارکنان هم افزایش می یابد.  بزرگترین شکایات کارکنان به ترتیب اهمیت عبارتند از اینکه مدیران:

  1. موفقیتهای کارکنان را به حساب نمی آورند.
  2. کارکنان خود را در جهت مشخصی هدایت نمی کنند.
  3. برای کارکنان خود وقت نمی گذارند.
  4. از صحبت کردن با زیردستان امتناع می کنند.
  5. ایده های خوب دیگران را به اسم خود جا می زنند.
  6. انتقاد سازنده نمی کنند.
  7. اسم کارمندان خود را نمی دانند.
  8. از صحبت تلفنی یا حضوری با دیگران خودداری می کنند.
  9. راجع به زندگی خارج از اداره کارکنان پرس و جو نمی کنند.

نکته جالب اینکه علیرغم وجود برنامه قدردانی از کارکنان در 90 درصد از این شرکتها بیش از 63 درصد کارکنان ، عدم شناسایی موفقیت کارکنان را بزرگترین نگرانی خود مطرح کرده اند. اگر قرار است کارکنان احساس تعلق سازمانی داشته باشند ،هیچ کدام از موارد فوق نبایستی وجود داشته باشند چه برسد به اینکه مدیری نتواند تیم خود را بدرستی هدایت کند یا حتی اسم کارمند خود را نداند ! تا مادامی که در یک شرکت  نشانه های فوق به چشم بخورد امکان رشد فرهنگ  و تعلق سازمانی بطور صحیح و پایدار وجود نخواهد داشت.

 

**همانطور که آقای حمیدی زاده و خانم جعفری  در تبیین شایستگی های کارآفرینان ( مجله مدیریت شماره 178) ذکر کرده اند واژه هوش هیجانی بواسطه انتشار کتابی با همین عنوان در سال 1995 توسط آقای دانیل گلمن عمومیت یافت. بر اساس یافته های گلمن افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند می دانند که چگونه هیجانات و احساسات خود و دیگران را کنترل و هدایت نمایند. برخی افراد معتقدند که به منظور عملکرد بهتر در سازمان، انسانها بایستی علاوه بر بهره هوشی دارا ی بهره احساسی ( یا همان هوش هیجانی ) هم باشند.

*منبع : سایت TLNT

بروزرسانی- بررسی تطبیقی فرهنگ کشورها و میزان بکارگیری هوش هیجانی در نمودار زیر نشان داده شده است.

منبع : شبکه اجتماعی LinkedIn   توسط  Glen Foster مورخ 24 آذر 1394

توجه: بجای واژه درست فلسطین اشغالی،نویسنده خارجی نام نادرستی را استفاده کرده است. 

راستی به نظر شما هوش هیجانی مدیران ایرانی در چه سطحی است؟

لطفا ما را از نظرات خویش مطلع فرمایید. سپاسگزار

گردآوری و ترجمه: مدیریت سایت

ارسال نظرهای شما :

نظری ثبت نشده است.